تحقیق درمورد جنگ های مدرن

Research on the biography of Shahid Mehdi Bakri

29,900تومان

مشخصات فایل

  • تعداد صفحات: 33 صفحه
  • نوع فایل: pfd + docx
  • قابل ویرایش

تحقیق درباره جنگ های مدرن

تحقیق جنگ های مدرن در قالب فایل ورد تهیه و طراحی شده و شامل صفحه فهرست بندی موضوعات، عنوان تحقیق و  متن تحقیق می باشد که مجموع صفحات این فایل 33 صفحه است.

صفحات این تحقیق شماره گزاری شده و متن آن نیز پاراگراف بندی و ویرایش شده است و آماده ارائه و یا پرینت می باشد. فایل ورد این تحقیق قابل ویرایش بوده و شما می توانید به مطالب آن افزوده و یا هر قسمت که بخواهید حذف کنید.

جهت جلوگیری از بهم ریختگی متون و نمایش صحیح در دستگاه ها و نرم افزار های مختلف علاوه بر فایل Word یک نسخه فایل PDF هم در فایل دانلودی قرار داده شده است.

عناوین و سرفصل ها:

چکیده – مقدمه  – رابطه تکنولوژی و جنگهای مدرن – الف) تسهیل در انتقال فیزیکی سلاحها (رفع مانع جغرافیایی جنگها) – ب) تشدید و تقویت قدرت کشتار و تخریب سلاحها – ج) امکان دادن به جنگها و برخوردهای غیرمستقیم – د) تغییر در مفهوم «دشمن» (تغییر در هدف نظامی) – ه) ابداع انواع جدید جنگها – آثار و لوازم جنگهای مدرن – الف) مخارج بالای نظامی – ب) ایجاد انگیزه قوی برای جنگ – ج) به وجود آمدن اقتصاد جنگی – د) تکثیر قابلیت امحای عموم بشر – ه) تکثیر سلاحهای ایذایی – و) رواج گسترده خرید و فروش (واردات و صادرات) اسلحه – 1- آمار خرید و فروش اسلحه – 2- حیله های فروش اسلحه – 3-  فواید فروش اسلحه به کشورهای جهان سوم برای کشورهای استعماری – 4- شکل خرید و فروش اسلحه (پنهانی) – 5- کودکان، قربانیان سلاحها – 6- شیوع سلاح، افزایش کشته ها – غرب و جنگهای آینده – الف) جنگهای ویژه – ب) جنگهای فضایی – ج) جنگهای روباتی – د) جنگهای بیولوژیکی – منابع

بخشی از تحقیق:

چکیده

در طول تاریخ، از سوی مکاتب و متفکرین دو نوع نگرش کلان درباره سرشت آدمی ارائه شده است. بر اساس یکی از این دو نگاه، انسانها ذاتا بدسرشت و شَرور می باشند و در زندگی اجتماعی شان به مثابه گرگهایی علیه یکدیگر عمل می کنند و بر اساس نگاه دیگر، انسانها ذاتا نیک سرشت تلقی می شوند و ریشه شرور به عوامل درونی (سوء اختیار) و بیرونی (جامعه و محیط) بازگردانده می شود. هر دو دیدگاه، برای بروز درگیری و جنگهای تاریخی میان انسانها، استدلال هایی اقامه کرده اند. مهم این است که این استدلال ها و تعلیل ها هرگز نتوانسته است مانع بروز جنگهایی دیگر در بستر تاریخ شود. مطالعه سیر رشد جنگها در تاریخ، نشان می دهد که به هر میزان که روابط میان انسانها پیچیده و پیچیده تر شده است، و به عبارت دیگر، به هر میزان که ابزار و تکنولوژی پیشرفته تر در دسترس انسانها قرار گرفته است، جنگ میان آنها نیز پیچیده و پیچیده تر شده است و در اینجا نیز ساخت و تولید ابزار مهارکننده تر و کنترل کننده تر و راه حل های بشری برای جلوگیری از این پیچیدگی و شدّت طرفی نبسته است. این نوشتار در صدد اثبات این ادعا است که مدرنیته و تجدد با ابداع تکنولوژی های پیشرفته و پیشرفته تر، نه تنها آن گونه که ادعا می کند به آرامش و امنیت جامعه بشری ختم نشده است، بلکه بر اضطراب و ناامنی آن افزوده است.

مقدمه

در طول تاریخ، جنگها یکی از عوامل افزایش مرگ و میر بوده اند. تاریخ جوامع انسانی پر از جنگهای خانمان سوزی است که در فاصله ای کم، شمار بسیاری از افراد انسانی را به کام مرگ کشانده است. در عین حال، نوعی تفاوت چشمگیر میان جنگهای ماقبل مدرنیته و مابعد آن وجود دارد؛ به گونه ای که آمار تلفاتِ تنها یکی از جنگهای مابعد مدرنیته (مثلاً جنگ جهانی دوم با بیش از 50 میلیون کشته)، می تواند با تلفات همه جنگهای ماقبل آن در طول تاریخ برابری کند. مهم ترین علت، این است که قبل از مدرنیته، این انسان بود که می جنگید و از سلاحهای جنگی به عنوان ابزار استفاده می کرد؛ اما پس از مدرنیته این سلاحها هستند که می جنگند و انسانها را به ابزاری در جهت کارایی خودشان تبدیل کرده اند. جنگیدن انسان (جنگهای سنتی) با جنگیدن سلاحها (جنگهای مدرن)، به لحاظ کمّیت و کیفیت تلفات ناشی از آنها، دارای تفاوت هایی به شرح ذیل می باشد:

1- در جنگهای سنتی احتمال خسته شدن جنگجو بسیار بیشتر از جنگهای مدرن است؛ زیرا در جنگهای سنتی از آنجا که جنگجو، زره بر تن و کلاه خود بر سر و شمشیر و نیزه و سپر در دست دارد، نمی تواند بیش از چند ساعت مبارزه کند؛ او مجبور است تا ساعاتی را کنار بکشد و استراحت کند. این در حالی است که در جنگهای مدرن، جنگجو به جای نیزه و شمشیر و… تنها گلوله رها می کند و دگمه فشار می دهد. طبیعی است که هرچه زمان تعطیلی جنگ کاهش یابد، و نیز، هرچه به کارگیری ابزار جنگی سهل تر باشد، تلفات، بیشتر خواهد بود.

2- پایان جنگهای سنتی بسیار زودتر و راحت تر از جنگهای مدرن است؛ زیرا سنخ جنگهای سنتی که مقتضی جنگ تن به تن و رودررو می باشد در روحیه و روان طرفین درگیر، تأثیر بیشتری می گذارد. در جنگهای سنتی، بسیار اتفاق می افتد که اهل یک خانواده یا یک فامیل، در دو طرف جنگ قرار گرفته باشند؛ در این صورت، اتفاق می افتد که دو برادر، دو پسر عمو، دو دوست نزدیک و… در مقابل یکدیگر قرار گیرند. این نحوه تقابل، در آنها این سؤال را ایجاد می کند که به راستی چرا باید به دست خود، برادرم را بکشم و… و در نهایت، تأمل منطقی در این سؤال، باعث دلسردی طرفین از ادامه جنگ می شود. اما در جنگهای مدرن، هرچند ممکن است اتفاق بیفتد که دو برادر، دو پسر عمو، دو دوست نزدیک و… در دو طرف جنگ باشند؛ اما سنخ جنگهای مدرن به گونه ای است که طرفین درگیر، کمتر با یکدیگر روبرو می شوند و از همین رو، کمتر تحت تأثرات روحی روانی قرار می گیرند.

3- در جنگهای سنتی، جنگجو آثار جنایات خود را لحظه به لحظه می بیند و لمس می کند. او زنان و کودکانی را که در نهایت مظلومیت در گوشه ای کز کرده و یا در حال فرارند، مجروحانی را که بر روی خاک می غلتند و ناله می کنند، خون هایی را که هر لحظه جاری می شوند و… همه و همه را می بیند و اینها همه باعث می شود تا در ادامه جنگ تردید کند و آن را به تعطیلی بکشاند؛ اما در جنگهای مدرن، شخصی که توپ می اندازد، موشک رها می کند، بمباران می کند و… کمتر از این احوال خبر دارد؛ به همین علّت، برای اندیشیدن در اصل جنگ، کمتر فرصت پیدا می کند؛ او تنها، سالها پس از پایان جنگ وقتی که اخبار سوخته جنگ پخش می شود متوجه می شود که چه جنایاتی مرتکب شده است.

د) آمار تلفات جنگهای سنتی هرگز به میزان آمار تلفات جنگهای مدرن نمی رسد. جنگهای پر تلفات و طولانی سنتی مثل جنگ 18 ماهه صفین، تنها، تلفاتی قریب به 100 هزار نفر داشته است(2)؛ اما در جنگهای مدرن، علاوه بر تلفات انسانی بسیار زیاد، حیوانات، گیاهان، محیط زیست، شهرها و… هم آسیبهای جدّی ای پیدا می کنند. به عنوان مثال، وقتی در سالهای پایانی جنگ جهانی دوم، بمب اتمی آمریکا در هیروشیما انداخته شد، علاوه بر این که تمامی ساکنین این شهر کشته و مجروح شدند، حیوانات، گیاهان و ساختمان ها نیز آسیب دیدند، و حتی از این هم فراتر، تا 300 سال پس از این فاجعه، کودکان آسیب دیدگان در این فاجعه نیز دارای نقص عضو، اختلال روانی و… خواهند بود. این در حالی است که این جنایت بزرگ علیه بشریت، تنها در ظرف زمانی چند دقیقه صورت گرفته است! جرمی ریفکین آمریکایی مخاطرات استفاده از چنین بمب هایی را این گونه هشدار می دهد:

یک بمب فقط لازم نیست که باعث مرگ و میر و نقص عضو بسیاری از مردم شود؛ بلکه اگر پلوتونیوم در هوای یک شهر پراکنده گردد، وسعتی معادل 60 کیلومتر را به مدت 100 هزار سال آلوده خواهد ساخت.

رابطه تکنولوژی و جنگهای مدرن

با اندکی تأمل درمی یابیم که علت اساسی تمایزها و تفاوت های جنگهای سنتی و جنگهای مدرن، تا حدّ زیادی به نوع تکنولوژی مورد استفاده در آنها بستگی دارد. از این رو، می توان تکنولوژی مدرن را به خشونت علیه بشریت متهم کرد. چه، سیر تحول و تطور تکنولوژی نشان می دهد که چگونه این ابزارِ انسان ساخته، در خدمت خشونت و مرگ آفرینی علیه خود انسان قرار گرفته است. تکنولوژی مدرن محصول مدرنیته می باشد و خود، در سیر رشد و تطورش سبب بروز و گسترش بسیاری از جنگها شده است. اگر تکنولوژی را در معنایی عام، مجموعه روشها و ابزارهایی تعریف کنیم که برای رسیدن به اهداف خاصی به کار می آیند، مشاهده خواهیم کرد که تاریخ جنگهای خونین، به صورت تفکیک ناپذیری با تاریخ تحول تکنولوژیکی سلاحها پیوند خورده است. هر پیشرفت تکنولوژیکی به فاصله کوتاهی به دگرگونی کوچک یا بزرگی در شکل و محتوای جنگها انجامیده است. به طور خلاصه، دگرگونی تکنولوژیکیِ سلاحها، به طرق مختلف باعث تشدید جنگها شده است که برخی از مهم ترین آنها عبارتند از:

الف) تسهیل در انتقال فیزیکی سلاحها (رفع مانع جغرافیایی جنگها)

نخستین دگرگونی تکنولوژیک که منجر به افزایش پیوسته قدرت جنگی شده است، اختراعاتی از سنخ «چرخ» می باشد که شکل مدرن آنها، ماشین و قطار است. این اختراع، معضل جابجایی و انتقال فیزیکی سلاحها را تا حدّ زیادی تسهیل کرده است. از زمان اختراع چرخ (در تمدن سومری در هزاره سوم پیش از میلاد مسیح) تا امروز، از ورود اسب به میدان بخار گرفته تا اختراع و توسعه ماشین های پرنده، انسان همواره در پی آن بوده است که بتواند نه فقط بُعد عملیات خشونت آمیز خود را گسترده تر سازد، بلکه تلاش کرده است تا مدت زمان لازم برای وارد آوردن ضربات خشونت آمیز خود را نیز در نقاط مورد نظر خویش، به کوتاه ترین حدّ ممکن برساند. بسیاری از اختراعاتی که در طول چندین هزار سالْ تاریخ بشری انجام شده اند، تمایل به پراکنش جغرافیایی و افزایش سرعت و کاهش زمان میان لحظه تصمیم گیری و لحظه اعمال خشونت را نشان می دهند. وجود بُعد جغرافیایی در مراحل آغازین تحول جنگها، یکی از موانعی بود که می توانست این خشونت را کاهش دهد یا آن را غیرکارآ سازد؛ اما در عصر حاضر، به برکت(!) تکنولوژی های مدرن، افزایش امکان جابجایی فیزیکی، عملاً باعث شده است تا این مانع جغرافیایی تا حدّ زیادی تقلیل یابد.

ب) تشدید و تقویت قدرت کشتار و تخریب سلاحها

دومین دگرگونی اساسی تکنولوژیک که تشدیدکننده جنگها شده است، در «قدرت کُشندگی و تخریب سلاحهای مدرن» نهفته است. منطق توسعه تکنولوژیک در ساخت سلاحها به گونه ای بوده است که به تدریج از سلاحهای کشتار فردی و تخریب محدود، مانند تیر و کمان، تبر، نیزه، تفنگ و… به سوی سلاحهای کشتار جمعی و تخریب گسترده مانند مسلسل، نارنجک، بمب، موشک و… حرکت شده است. منطق تخریب گسترده و عمومی تا جایی پیش رفت که انسانیت برای اولین بار در طول حیات خود، توانسته است شرایط بالقوه نابودی همیشگی خود را در اثر واکنش های هسته ای ناشی از استفاده سلاحهای اتمی فراهم کند. نخستین بمب اتمی که آمریکا در هیروشیما و ناکازاکی فروانداخت، قدرت تخریبی معادل بیست هزار تُن ماده منفجره تی.ان.تی را داشت؛ در حالی که امروزه کوچک ترین بمب هیدروژنی، قدرتی معادل یک میلیون تُن تی.ان.تی دارد.

ج) امکان دادن به جنگها و برخوردهای غیرمستقیم

سومین تحول تکنولوژیکی در سلاحهای مدرن، آن بوده است که برخورد مستقیم و فیزیکی میان دو سوی یک مبارزه خشونت آمیز را به برخورد غیرمستقیم تبدیل کرده است؛ به گونه ای که این دو، رفته رفته از یکدیگر فاصله بیشتری گرفته اند. جنگهای باستانی و قرون وسطایی، جنگهایی تن به تن بودند که در آنها عمل کشتن به صورت یک حرکت فیزیکی محسوس در هر دو سو، درک می شد؛ اما با نزدیک شدن به قرن حاضر، با روی کار آمدن سلاحهای آتشین، نیروهای سواره نظام، نیروی دریایی، نیروی هوایی و سرانجام، تجهیزات پیشرفته الکترونیک، جنگهای تن به تن که در ابتدای قرن بیستم و از جمله در جنگ جهانی اول هنوز رایج بودند به تدریج به حاشیه رانده شد و جنگِ ابزارها جانشین جنگِ انسان ها گشت. در این حالت، عمل کشتن هرچه بیشتر به عملی انتزاعی تبدیل شد که میان دو یا چند عامل که به لزوم با یکدیگر برخوردی ندارند، انجام می گرفت. سرباز قرون وسطایی در سالها نبرد، ممکن بود تنها چند ده نفر را به دست خود بکشد در حالی که خلبان نظامی مدرن، با فروانداختن بمبی بر روی یک شهر، صدها هزار نفر را در چند لحظه به کشتن می داد.

د) تغییر در مفهوم «دشمن» (تغییر در هدف نظامی)

چهارمین تحول مهم تکنولوژیک در ابزارهای جنگی، تغییر اهداف آنها بود. سلاحهای کشتار جمعی تا قرن بیستم، بیشتر دشمنان نظامی را هدف قرار می دادند؛ اما در این قرن، بتدریج تکنولوژی تسلیحاتی به سویی رفت که کل جمعیت دشمن، اعم از نظامی و غیرنظامی را هدف قرار داده است. سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی دقیقا این هدف را دنبال می کند که یورش نظامی نه صرفا علیه یک ارتش، بلکه علیه کل یک جامعه باید صورت بگیرد. به عنوان مثال می توان به نمونه های ذیل اشاره کرد:

در طول جنگ ویتنام از سال 1961 تا 1970، ارتش آمریکا بیش از 19 میلیون گالن از ماده ای سمّی به نام AGENT ORANGEرا بر مزارع ویتنام فرو ریخت تا مخفی گاه های ویت کنگی ها را نابود کند. این سمّ مهلک، نه فقط گیاهان و منابع غذایی روستاییان را از میان می برد، بلکه اثر مسموم کننده درازْ مدتی بر آبها و ماهی ها باقی گذاشت.

سلاحهای شیمیایی مانند «گاز خردل» (MUSTARD GAS) که به محض برخورد با پوست و بویژه استنشاق، سبب سوختگی های عمیق می شود در جنگهایی مانند ایتالیا علیه اتیوپی (1935 1936)، ژاپن علیه چین (1935 1942)، عراق علیه ایران (1980 1988) و… برای کشتن غیرنظامیان به کار گرفته شدند.

بمب های آتش زای ناپالم و بخصوص ناپالم ب، به صورت گسترده ای به وسیله ارتش های آمریکا در ویتنام، شوروی در افغانستان و صرب در کرواسی علیه مردم غیرنظامی به کار رفتند.

و سرانجام باید اشاره ای نیز به سلاحهای بیولوژیکی، آخرین ثمره تحولات تکنولوژیکی کرد. این سلاحها هولناک ترین ابزارهای کشتار جمعی هستند که به رغم ممنوعیت های متعدد آنها در کنوانسیون های جهانی، از سوی قدرت های بزرگ بویژه آمریکا و همچنین دیکتاتوری های کوچک نظامی، در کشورهای در حال توسعه تولید و انبار می شوند. در میان این سلاحها می توان بمب های میکروبی یا ویروسی (سیاه زخم، طاعون و…) و همچنین ویروس های مصنوعی را یافت که به کمک مهندسی ژنیتیک ساخته شده اند و مبارزه با آنها جز برای سازندگان شان ممکن نیست.

ه) ابداع انواع جدید جنگها

پنجمین تحول تکنولوژیکی در ساخت سلاحها، ورود گسترده تکنولوژی سیستم های رایانه ای و شبکه های اطلاعاتی (انفورماتیک) در ساخت و کاربرد سلاحهای جدید است. انواع موشک های هدایت شونده از راه دور و هدف یاب، هواپیماهای با سیستم ردیابی اتوماتیک و بمباران اهداف با استفاده از داده های ماهواره ای، و انواع روشهای تخریب انفورماتیک از طریق وارد کردن ویروس های اطلاعاتی در سیستم های دفاعی دشمن و… از این جمله اند. در جنگ آمریکا و متحدینش علیه عراق در ابتدای دهه 90 در قرن گذشته، همگان شاهد بودند که عراق حتی یک تیر ضد هوایی به سوی بمب افکن های آمریکایی و اروپایی شلیک نکرد. دلیل این امر، فعال شدن ویروس های اطلاعاتی در سیستم های ضد هوایی این کشور بود؛ ویروس هایی که احتمالاً از مدتها قبل، وارد آن سیستم شده بودند. استراتژی کشورهای صنعتی در ایجاد یک شبکه گسترده جهانی (اینترنت و شبکه های مشابه)، جهان را به مجموعه ای از خطوط الکترونیک متصل به هم تبدیل کرده است که در هر لحظه میلیاردها میلیارد داده های اطلاعاتی و از جمله ویروس های مخرّب در آن جریان دارند. کنترل بر این سیستم های گسترده نیاز به یک تکنولوژی خیلی پیشرفته و بسیار پرهزینه دارد که تنها در اختیار کشورهای صنعتی است. زمانی که به این نکته بیندیشیم که امروزه در اکثر کشورهای جهان تمام سیستم های حیاتی از جمله سیستم های تولید و توزیع سوخت و برق، سیستم آبرسانی و فاضلاب شهری، سیستم های حمل و نقل زمینی و هوایی، سیستم های رسانه ای و مخابراتی و سیستم های پولی و بانکی و… وابسته به تکنولوژی رایانه و متصل به شبکه جهانی هستند، آنگاه می توانیم متوجه خطری بشویم که هر آن به وسیله حرکت دادن ویروس ها در این شبکه جهانی می تواند کشورهای ضعیف را تهدید کند.

امروزه سرنوشت جنگها تا آن اندازه به تکنولوژی نظامی وابسته شده است که «اساسا میلیتاریسم و توسعه تکنولوژی را نمی توان از یکدیگر جدا کرد و حتی به عبارت بهتر، باید گفت که میلیتاریسم روح نظام توسعه تکنولوژی و حافظ قواعد و قوانین آن است.» و به قول کی. ورث دوم مشاور علمی اسبق کاخ سفید تحولات تکنولوژی و ساختار اقتصادی، در جنگ نیز بازتاب می یابد.

البته برخی از مدافعین تکنولوژی در صدد برآمده اند تا از اشکالات وارده بر نقش تکنولوژی در تشدید جنگها دفاع کنند. شایع ترین دفاعیه آنها ناظر به سوء استفاده از تکنولوژی و عدم به کارگیری صحیح آن است. هرچند این نوشتار در صدد تبیین و نقد این ادعا نیست؛ اما درباره نوع نیاز انسان به تکنولوژی اجمالاً به نکات ذیل اشاره می شود:

1- بشر به ابزار تکنولوژی نیاز ذاتی ندارد. در اینجا سخن از ذات بشر به معنای حقیقت وجود است. ما معتقدیم که وجود بشر حقیقت ثابتی دارد و فقط آنچه که مقتضای وجود این حقیقت ثابت باشد، از زمره نیازهای ذاتی بشر محسوب می شود. از آب و غذا و خواب و مسکن و مأوا گذشته، روح مجرد انسان محتاج به «ذکر» است و همان سان که جسم بشر بی آب و غذا می میرد، روح او نیز بی ذکرْ میّتی بیش نیست. مُراد از «ذکر»، کلماتی که زاهدان بی حضور قلبی بر زبان می رانند نیست. معنای ذکر، «یاد» است و یاد، عین حضور قلبی است.

2- تلقی «ابزار» از محصولات تکنولوژیک خطاست؛ زیرا این تصور و تصدیق را پیش می آورد که هرگونه بخواهند امکان استفاده از این اشیا وجود دارد، حال آن که چنین نیست؛ هر چیزی را تنها در حدود ماهیت آن می توان مورد استفاده قرار داد و خواه ناخواه هیچ شیئی در جهت انکار ماهیت خویش قرار نمی گیرد. اتوماسیون خودکارسازی واقعیتی است که احاطه اختیار و اراده بشر را بر تکنولوژی از بین برده و او را اسیر ماشینِ اتوماتیک ساخته است. بشر جدید خود از این معنا غافل است و تن به اقتضائاتی سپرد که لازمه وجود و گسترش تکنولوژی است.

3- ما انسانهای به اصطلاحْ جهان سومی در پذیرش این لوازم و محصولات تکنولوژی، بر اختیار خویش عمل نکرده ایم و این تمدن، خواه ناخواه، فضای زندگی و مناسبات اجتماعی حیات ما را تصمیم گرفته است. نمی توان ماهیت این اشیا را انکار کرد و محتوای متافیزیکی یا فرهنگیِ این ابزار را نادیده گرفت. هر شیئی متناسب با علت غایی وجودش و دعوتی که در آن نهفته است، دارای محتوایی فرهنگی است که آن را در اطراف خویش تسرّی می دهد. ابزاری که تمثل انانیّت بشریِ طغیان کرده، باشد، جز در راه طغیان قابل استفاده نخواهد بود و به راحتی مهار و کنترل نمی شود.

Research on the biography of Shahid Mehdi Bakri

مشخصات فایل
تعداد صفحات
33 صفحه
نوع فایل
PDF WORD
قابلیت ویرایش
دارد
حجم فایل
1/11MB + 581KB

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تحقیق درمورد جنگ های مدرن”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *