تحقیق درباره جامعه و آیین مصر باستان
تحقیق جامعه و آیین مصر باستان در قالب فایل ورد تهیه و طراحی شده و شامل صفحه فهرست بندی موضوعات، عنوان تحقیق،مقدمه، متن تحقیق و منابع می باشد که مجموع صفحات این فایل 36 صفحه است.
صفحات این تحقیق شماره گزاری شده و متن آن نیز پاراگراف بندی و ویرایش شده است و آماده ارائه و یا پرینت می باشد. فایل ورد این تحقیق قابل ویرایش بوده و شما می توانید به مطالب آن افزوده و یا هر قسمت که بخواهید حذف کنید.
جهت جلوگیری از بهم ریختگی متون و نمایش صحیح در دستگاه ها و نرم افزار های مختلف علاوه بر فایل Word یک نسخه فایل PDF هم در فایل دانلودی قرار داده شده است.
عناوین و سرفصل ها:
مقدمه – تاریخ – دوره آغازین دودمانی (۲۶۸۶–۳۰۵۰ پ. م) – پادشاهی کهن (۲۱۸۱–۲۶۸۶ پ. م) – پادشاهی میانه – دوره دوم میانی و فرمانروایی هیکسوس (۱۵۴۹–۱۶۷۴ پ. م) – پادشاهی نوین (۱۰۶۹–۱۵۴۹ پ. م) – زبانها – فرهنگ – زندگی روزمره – بر تارک جامعه – قدرت و مناصب – تفریح و سرگرمیها – سالشمار استقلال و تابعیت مصر در دوران هخامنشیان – مصر در زمان سلوکیان و اشکانیان – مستخدمان خداوند – هنر – باورهای دینی – زندگی پس از مرگ – آداب و رسوم – خط – اهرام – مصطبه زوسر یا جوزر – هرم خوفو – منابع
قسمتی از تحقیق:
مقدمه
مصر باستان به تمدنی در شمال شرقی آفریقا در دره رود نیل گفته میشود که در دوره زمانی میان ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد تا زمان تسخیر مصر بدست اسکندر مقدونی وجود داشت. تمدن مصر باستان نمونهای از تمدنهای بناشده بر اصل آبیاری است. به فرمانروایان مصر باستان فرعون گفته میشد.
تمدن مصر باستان در سال ۳۱۴۰ پیش از میلاد یعنی زمانی که دو قلمروی مصر سفلی و مصر علیا تحت پادشاهی نخستین فرعون به نام نارمر که برخی او را منس مینامند، به وحدت سیاسی رسیدند، شکل گرفت. مصر باستان در دوره دراز تمدن خود چندین بار زیر فرمانروایی نیروهای بیگانه از جمله شاهنشاهی هخامنشی نیز درآمد.
تاریخ
تاریخ مصر را به سه دوره تقسیم میکنند:
- دوره پادشاهی کهن
- دوره پادشاهی میانه
- دوره پادشاهی نوین
کشاورزی تغییرات عمدهای را در جامعه مصر به وجود آورد. هنگامی که اغلب مصریها کماکان در کشتزارها کار میکردند، بعضی از آنها برای نمونه، سفالگر شدند. بافندگان الیاف کتانی میریسیدند و از آنها پارچههای کتانی میبافتند.
بیشتر مصریها به قبیلهای تعلق داشتند و هر دهکدهای در یکی از چند منطقه مستقل جای میگرفت. مناطق مقتدرتر یا جذب مناطق ضعیفتر از طریق جنگ و گاهی ازدواج پیشرفت میکردند تا سرانجام مصر تنها از دو پادشاهی تشکیل شد: مصر سفلی که در ناحیه دلتای نیل قرار داشت و پایتخت آن منف (به یونانی: ممفیس) در غرب دلتا بود، و مصر علیا که شامل سرزمینهای دره نیل میشد که از دلتا تا نخستین آبشار نیل نزدیک به آسوان در جنوب مصر گسترده بود. پایتخت مصر علیا، نخب بود که در محل الکاب امروزی قرار داشت. صدها سال این دو سلطنت در کنار هم قرار داشتند و با یگانه شدن این دو، روزگار عظمت مصر آغاز شد.
در سال ۳۱۰۰ پیش از میلاد فرمانروای محلی به نام منس همراه با سپاهیانش از مصر علیا جایی که بر استان هشتم آن فرمانروایی داشت خارج شد و به سوی شمال لشکر کشید، شهرهای بسیاری را به تصرف درآورد و به دلتای نیل وارد شد، سپاه منس اشراف و بلندپایگانی را که در مقابلشان مقاومت میکردند گردن زدند و به این ترتیب مصر سفلی مغلوب شد. منس در مقام فرمانروای سراسر مصر اجازه داشت که تاج سفید با نام هچت نماد فراعنه مصر علیا و همچنین تاج سرخ با نام دشرت نماد فراعنه مصر سفلی را بر سر گذارد. او هر دو تاج را در هم آمیخت و سکنت را ابداع کرد، که تاجی جدید بود و بخش بالایی و سفید این تاج در بخش کوتاه و سرخ پایینی قرار میگرفت. کرکس مصر علیا و مار کبرای مصر سفلی نیز هر دو با هم جانوران نمادین این پادشاهی یکپارچه شدند.
منس پس از تصرف مصر سفلی به دنبال هیچ فتح و کشورگشایی دیگری نرفت و قلمرو تکهتکه شده مصر آن زمان را به صورتی یکپارچه درآورد. منس در برابر بیاباننشینان صحرای سینا، نوبیهای سیاهپوست منطقه جنوب و لیبیاییهای مزاحم غرب از سرزمینش پاسداری کرد و به این ترتیب، نخستین حکومت را در جهان بنا نهاد که قدرتی مرکزی آن را راهبری میکرد. منس با بنا نهادن پایتختی جدید به یکپارچگی دو بخش شمالی و جنوبی این سرزمین قطعیت بخشید. او در فاصلهای نه چندان دور از راس دلتای نیل، جایی که مصر علیا و مصر سفلی به یکدیگر مربوط میشوند (تقریباً در جنوب قاهره امروزی) منطقهای را برای پایتختی جدید ایجاد کرد. منس این شهر را انیب حدج (به معنی دیوارهای سفید) نامید. این پایتخت نوعی دژ بود.
دوره آغازین دودمانی (۲۶۸۶–۳۰۵۰ پ. م)
آغاز شکلگیری حکومتهای قدرتمند در مصر به صورت یک فرمانروایی یکپارچه نبود، بلکه در دهههای پایانی منتهی به هزاره سوم پیش از میلاد مصر توسط حاکمان محلی در دو بخش جنوبی و شمالی اداره میشد. با آمدن شاهی به نام منس مصر برای نخستین بار یکپارچه میشود و دودمان یکم شکل میگیرد. بنا به نوشتههای مانتو، پایتخت مصر در این هنگام شهر تینیس بود که امروزه هنوز پیدا نشدهاست. از آنجا که هیچ مدرکی از وجود شاهی به نام منس یافت نشدهاست، برخی مصرشناسان بر این باورند که این شاه افسانهای میبایست همان نارمر بوده باشد که در لوحه معروف خود در حالی به تصویر کشیده شدهاست که دو مصر را یکپارچه کرده. نارمر از شهر ابیدوس در مصر علیا به پا خاست. به باور تاریخدانان، تاریخ مصر باستان از این نقطه آغاز شد و تا سده چهارم پیش از میلاد که این سرزمین به دست اسکندر مقدونی فتح شد، ۳۱ دودمان یا خاندان پادشاهی بر آن فرمانروایی کردند.
سامانه حکومتی مصر در سه دودمان نخست پایهریزی شد و روشهای حکومتداری شاهان این دودمانها بنیان چگونگی فرمانروایی در کشور مصر در هزارههای پس از آن را ساختند. افزایش قدرت و ثروت فرعونهای این دوره را میتوان در مصطبههای ساخته شده توسط آنان مشاهده کرد؛ بناهایی که در دو دوره آغازین دودمانی و پیشدودمانی از سوی فرعون و نیز طبقه بالای جامعه به عنوان آرامگاه مورد استفاده قرار میگرفتند.
تا پایان دوره آغازین دودمانی، رشد ساختارهای اشرافیگونه در جامعه مصر به همراه قدرت گرفتن فرمانروایان محلی باعث افزایش ثروت ملی و داد و ستد با کشورهای خارجی شد؛ داد و ستدهایی که اغلب زیر نظر خانوادههای پرنفوذ و به منظور فراهم کردن بهترین ابزارها برای ساخت آرامگاه از منابع گوناگون انجام میشدند.
پادشاهی کهن (۲۱۸۱–۲۶۸۶ پ. م)
سلاطین قدیم مصر فرعون نام داشتند. فراعنه مصر از بیست و شش سلسله بوده و تاریخشان تقریباً سه هزار سال را شامل میشود. پایتخت مصر گاهی ممفیس و زمانی تب بودهاست. قدرت و عمران این مملکت در عهد سلطنت تحوتموس سوم و رامسس دوم که از فراعنه تب بودند، به بالاترین درجه رسید.
تاریخ ادوار فراعنه را میتوان به چهار دوره اصلی تقسیم کرد.
- دولت قدیم ممفیس
- اهرام
- دولت وسطی
- دولت تازه تب
پادشاهی کهن دورهای است که بیگمان میتوان آن را نخستین دوره از تاریخ مصر دانست که در آن شکوه و عظمت فرمانروایی فرعونها آشکارا دیده میشود. این پادشاهی با دودمان سوم که خاستگاه آن در ممفیس واقع در مصر سفلی بود، آغاز گشت. پادشاهان بزرگی چون خوفو، خفرع، و منکورع در این دوره دست به ساخت اهرام سهگانه زدند که تا چندین هزار سال بعد نیز پابرجا ماندند. خفرع همچنین تندیس بزرگ ابوالهول را در کنار اهرام ساخت؛ تندیسی که یکی از نمادهای عظمت و شکوه مصر باستان بهشمار میرود. با آنکه هرمهای بزرگ جیزه جزو نمادهای بزرگی و قدرت مصر باستان شدند، به دلیل نارضایتی همگانی پدید آمده از هزینه بسیار ساختن این بناها، ساخت سازههایی به بزرگی آنها توسط فرعونهای آینده در تاریخ مصر پیگیری نشد.
مصر در دوران پادشاهی کهن شاهد موج گستردهای از به بردگی گرفتن مردم مناطقی چون فلسطین، نوبه، لیبی، و حبشه پس از کشورگشاییهای شاهان گوناگون بود. هزینه بسیار زیاد ساخت و ساز برای فرعونها و اعضای دربار و ستمی که این شاهان به بردگان و زیردستان میکردند باعث کم شدن ثروت دولت مرکزی و ناآرامی و شورش در میان مردم شد. این در حالی بود که با کاهش قدرت حکومت مرکزی، خُرهسالاران (سران خرههای مصر) قدرت بیشتری به دست آوردند و دست به رقابت و جنگیدن با هم زدند.
پادشاهی میانه
سال ۲۱۳۴ پیش از میلاد با پیروزی بزرگ استاندار جنوبی، انتف (۲۱۳۴ تا ۲۱۱۸ پیش از میلاد)، علیه دشمنانش آغاز شد. او خود را فرعون مصر علیا نامید و زادگاهش، واست را مرکز این فرمانروایی قرار داد. واست، که بعدها یونانیها آن را طیوه نامیدند و امروز الاقصر نام دارد، با عنوان پایتخت جدید اداره این فرمانروایی را به عهده گرفت.
البته جنگهای استانداران با یکدیگر همچنان ادامه داشت. تازه در سال ۲۰۴۰ پیش از میلاد بود که یکی از جانشینان انتف به نام منتوهوتپ یکم (۲۰۶۱ تا ۲۰۱۰ پیش از میلاد) توانست مصر سفلی را دوباره تصرف کند. به این ترتیب، بعد از منس، او دومین متحد کننده این سرزمین بود. منتوهوتپ در سراسر کشور صلح برقرار کرد و در نتیجه، آرامش و نظم جدید دوران گذشته به این سرزمین بازگشت. درباره اواخر دوره دودمان یازدهم اطلاعات چندانی در دست نیست. اما مسلم است که آمنمهات یکم (۱۹۹۱ تا ۱۹۶۲ پیش از میلاد)، وزیر آخرین فرعون دودمان یازدهم، فرمانروای خویش را به زور از تخت پایین کشید، فرمانروایی را خود به دست گرفت و به این ترتیب، دودمان دوازدهم را بنیان نهاد.
در زمان آمنمهات یکم، که زاده تبس (طیوه) بود، برای نخستین بار خدایان تبسی با عنوان برترین خدایان مورد ستایش قرار گرفتند. آمنمهات یکم که نامش مفهوم آمون در اوج است را دارد خدای شهر تبس، آمون (خدای هواها) را خدای سراسر مصر قرار داد. مصریها خیلی زود این خدا را به رع، بزرگ خدایی که تا آن زمان ستایش میکردند پیوند دادند و نام آمون-رع در میانشان رواج یافت. فرعون قدرت خداگونه سابق را برای خود مطالبه میکرد، اما هرگز نتوانست آن شخصیت فوق انسانی را به دست آورد که در جایگاهی برتر از جایگاه انسان جلوس کند و هیچکدام از جانشینان او نیز هیچ وقت در چنین جایگاهی ظاهر نشدند. فراعنه دودمان دوازدهم که همگی آمنمهات یا سسوستریس نام داشتند، فرمانروایانی فعال بودند که وظایف خود را مسئولانه به انجام رساندند. بعد از جنگهای سخت، قدرت استانداران به شکل قطعی درهم شکست و کشور به کمک یکی از کارکنان وفادار و کارآزموده از نو سازماندهی شد. پایتخت دوباره از تبس به ممفیس منتقل شد. فراعنه از پایتخت، معادن سنگ و کار استخراج آنها در نوبی و سودان را اداره میکردند. آنها منطقه باتلاقی واحه فیوم را آباد کردند-با توسعه برنامهریزی شده تأسیسات آبیاری، سطح زمینهای زیر کشت را در حد چشمگیری گسترش دادند و امکانات رفاهی جدیدی به این منطقه آوردند، که البته فقط جمع کوچکی از مردم از آن بهرهمند شدند. بیشتر مردم همچنان فقیر بودند و در فقر باقیماندند.
از نظر فرهنگی، سلطنت میانه نقطهای کانونی در تاریخ مصر است. فراعنه این دوره به مناسبت پیروزیهایشان در نوبی، سوریه و فلسطین، کاخها، معابد و بناهای یادبود بزرگی ساختند. ساخت اهرام نیز دوباره رواج یافت، اما اهرام این دوره کوچکتر از اهرام سلطنت قدیم و دیگر نه از سنگ، بلکه از خشت خام ساخته میشدند. برای حفظ مقبرههایشان از دستبرد سارقان، نیز مجموعههای ورودی به این بناها را با باغهای هزارتو و دریچههای مخفی در کف پیچیدهتر کردند. ادبیات به اوج شکوفایی رسید. از آن دوره پاپیروسهای بیشماری به دست آمدهاست-از محاسبات مالیاتی، مناظرات مکتوب علمی و متون مذهبی تا نامهها، داستانها و حکایتهایی که اغلب به سبک فکاهی هستند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.